نوشته شده توسط : محمدرضا ت

1.       

دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی : "سهم منو بده" دنیا مانند پژواكی كه از كوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده ... سهم منو بده ... " و تو در كشمكش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی : "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟" دنیا هم به تو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟" هر کس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خواهد دید، چرا كه هركس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است. به هر كاری كه دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید، زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرین است. درستكارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند، حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند .

 

تنها راه تغییر عادتها، تكرار رفتارهای تازه است.  برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را در وجود خود شناسایی و ریشه كن كنید. از مهم ترین كارهایی كه به عنوان یك آدم بزرگ می توانید انجام دهید اینست كه گه گاه به شادمانی دوران كودكی برگردید. اگر مختارید كه بین حق به جانب بودن و مهربانی یكی را انتخاب كنید پس "  مهربانی را انتخاب كنید".  دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو. انتخاب با توست! میتوانی بگوئی: صبح به خیر خدا جان یا بگوئی : خدا به خیر کنه، صبح شده ! به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید. عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است. اگر شخصيت خود را با فعاليت‌هاي شغلي خويش مي‌سنجيد، پس وقتي که كار نمي‌كنيد فاقد شخصيت هستيد!

 

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند . الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم .بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم. پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم. زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم.


عشقم نثار کسی ا ست که با دستپاچگی در جاده‌ها از من سبقت می‌گیرد به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت احتیاج افتاده‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی می‌کنم به آن محیط عشق ببرم. در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشش عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی می‌کنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.

 



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: برچسب‌ها: پژواک , مسلمان , گناه , مسیح , یهود , مهربانی , داستان , مذهب ,
:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 / 1 / 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا ت

مزرعه سیب زمینی

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود.

تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود.

پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد:

"پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم.

من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد.

من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی.

دوستدار تو پدر"

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد:

"پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام."

.۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند

پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟

پسرش پاسخ داد : "پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم. "

نتیجه اخلاقی :

هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: برچسب‌ها: داستان , اموزنده , خیلی ساده ,
:: بازدید از این مطلب : 430
|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 / 1 / 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد